عشقی که سراسر وجودم را به لرزه می انداخت...

ساخت وبلاگ

امکانات وب

-->-->-->

$$$

-->-->-->

کد های افکت بر روی لینک ها

$$$

-->-->-->

کد بزرگ شدن و سایه دار شدن تصاویر

$$$-->-->--> -->-->--> -->-->--> -->-->--> $$$ $$$

-->-->-->
$$$
-->-->-->
$$$

-->-->-->

لیزر سبز

$$$-->-->-->

دنبال بهانه ای بودم که باز بیایم وبرایت بنویسم ؛ همه احساسی را که به تو دارم.

قلبم بی تابانه بهانه ات را میگیرد که بار سفر بستی و رفتی.

دوست دارم پرواز کنم تا که از میان ابرها بگذرم و به وسعت عشق تو دست یابم.

دوست دارم تنها در گوشه ای خلوت گزینم تا که شاید ذره ای از زجر هایت را حس کنم.

دوست دارم در نگاه عاشقت غرق شوم تا که شاید اشک هایت را لمس کنم.

دوست دارم زیر دوش آب سرد ساعتی بی اختیار بایستم تا که شاید تلخی آن لحظه را زندگی کنم.

دستم را در زیر خاکستر خاموش عشقت فرو بردم

                         اما سوختم

        سوختم از آتش روشن زیر خاکسترت

"سیامک عزیزم  ؛ اکنون تو با مرگ رفته ای و من اینجا ؛ به این امید دم میزنم که با هر نفسی گامی به تو نزدیکتر میشوم..."

 

♠ ƧƛӇЄԼЄ ƛƦƛMЄƧӇ ♠...
ما را در سایت ♠ ƧƛӇЄԼЄ ƛƦƛMЄƧӇ ♠ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ḋἷвᾄ sahelearamesh26 بازدید : 559 تاريخ : چهارشنبه 11 تير 1393 ساعت: 13:54